کیان جونکیان جون، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 21 روز سن داره

وبلاگ کیان، مرد کوچک

سفرنامه شمال در اولین روزهای تابستان 93

پسریم سلام مامانی ماشالله این روزها از زندگی مون انقدر پر از کار و برنامه شده که کمتر فرصتی پیدا میکنم تا وبلاگت رو آپ کنم. الان هم شما منزل بابابزرگ هستی و بابایی هم جهت امور کاری از روز گذشته به شهر نوشهر رفته و در حال حاضر من منتظر هستم تا بابایی از راه برسه و در این فرصت وبلاگت رو آپ میکنم. یه کمی از این روزهایت بنویسم و بعد بریم سراغ سفرنامه شمال ... حدودا دو ماه دیگه دو سالت کامل میشه و من گاهی اوقات باورم نمیشه که زمان انقدر زود میگذره و انگار همین دیروز بود که بدنیا اومده بودی. هر روز کارها و کلمات جدیدی یاد میگیری مثلا دیروز داشتیم با هم بازی میکردیم بازی که تموم شد گفتم پسریم بیا از اول بازی کنیم و گفتی اوزل یعنی ...
13 تير 1393
1